اگه فردا هم بسته ی پستی رو نیارن، می خوام برم اداره پست؛ دعوا بگیرم. بیشتر از ده روز شده، تحویل اداره پست دادن؛ ولی، هنوز به من نرسیده. تلفنم که جواب نمیدن، شکایت اینترنتیش رو هم که درست پیگیری نمی کنن. یه چیزی این وسط گم شه دیگه گم شده. کارمندای اداره پست اینجا هم که ماشاالله خیلی خیلی منطقی و خوش برخورد( الکی مثلا ). اگه بار خر کرده بودن تا الان حتما رسیده بود. حیف پولی که برای پست پیشتازش دادم.

حالا با این همه عصبانیت برسم اونجا میشم مهربونترین و آرومترین آدم روی کره ی زمین، البته آدمی که از درون داره منفجر میشه .

کاش وقتی میرم اونجا واقعا منفجر شم. خداوندا، البته که منظورم انفجار روانی . خط رو خط نشه، تا رسیدم اونجا یه چی بترکه، ما هم به ملکوت اعلا بپیوندیم !

کاش عرضه ی اظهار نظر و عصبانیت در محیط بیرون از خانه رو داشته باشم.

پ.ن: هیچ وقت نمیشه روی کارهایی که یه پایه اش دیگران هستن، حساب کرد؛ حداقل توی این مملکت! باید ژاپن می بودم :)؛ اونا صف رو هم خوب رعایت میکنن:)

این داستان : مال مردم خوری :)

این داستان: پستی که پست نبود:)

هم ,رو ,پست ,یه ,اونجا ,ی ,هم که ,رو هم ,اداره پست ,یه چی ,چی بترکه، ما

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش تنیس روی میزدرتهران اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان بافق maghalehelmi گردش تاپیک رهیافت فرهنگ منابع تحقیق دنیای از خوشمزه ها ..:: الفبای زندگی ::.. yamaz به سپيدي ياس ، به سرخي خون